سبد خرید 0

وبلاگ

آموزش ویدیویی گرامر must / needn’t to

کاربرد های must، mustn’t و needn’t

 

 

English Grammar – Modal Auxiliary: Must

 

فعل مودال Must درست مثل همه ی افعال کمکی Modal می تواند به صورت مثبت، منفی و سوالی استفاده شود. فعل Must کاربردها و استفاده های زیادی داشته و به سه صورت ساده، مستمر و کامل مورد استفاده قرار می گیرد. منفی فعل Must، به صورت Mustn’t بوده و هم به شکل Can’t استفاده می شود. مثال:

Every student must wear uniform at our school.

You mustn’t drive too fast.

You can’t park here!

 

کاربردها و استفاده های فعل کمکی مُدال Must

استفاده اول فعل کمکی مُدال Must: ضرورت، تعهد، اجبار و وظایف

 Modal Auxiliary Must, Concept 1: Necessity, Obligation, Duty

اگر مسئله ای ضروری باشد، حتما باید انجام شود و در غیر اینصورت، تبعات بدی خواهد داشت. معمولا این ضرورت ها، قانون بوده و سرپیچی از آن ها تنبیهاتی به دنبال دارد. عموما دست بزرگ قانون پشت اینگونه ضرورت هاست. به مثال ها دقت کنید:

 

Everyone must stop at a red light.

You must stay out of the restricted area.

She must pose a proof in order not to be arrested.

 

استفاده دوم فعل کمکی مُدال Must: تاکید بر ضرورت مسائل خاص (اخلاقی، اجتماعی، …)

 Modal Auxiliary Must, Concept 2: Emphasis on (Moral) Necessities

ممکن است مسئله ای ضرورت قانونی نداشته باشد و عدم انجام آن، منجر به اعمال و برخورد قانونی نباشد اما از نظر اخلاق، ادب، فرهنگ و غیره نیاز به آن احساس شود. مثال:

You must say hello to the elderly.

You must give up smoking.

The flowers must have enough water and sunlight to grow.

 

نکته: گاهی اگرچه چیزی ضرورت زیادی دارد اما برای اینکه لحن گوینده خشک و دستوری نباشد، از فعل Should استفاده می کند.

 

استفاده سوم: استنتاج بر درستی مسئله ای

 Modal Auxiliary Must, Concept 3: Deduction – Certain sth is True

گاهی اوقات، با توجه به اتفاقات و شرایط خاص، افراد نتیجه گیری می کنند که چیزی درست یا غلط باشد. این استفاده می تواند برای زمان حال یا گذشته باشد. مثال:

Look at all of that snow. It must be really cold outside.

Dinosaurs were very big; they must have eaten a lot.

He must have won the lottery with the new house and car he has just bought.

استفاده چهارم فعل کمکی مُدال Must: توصیه اکید

 Modal Auxiliary Must, Concept 4: Strong Recommendation

درست است که برای توصیه کردن مسئله ای از فعل کمکی مُدال Should استفاده می شود اما اگر آن توصیه اکید باشد می توان از Must استفاده کرد. مثال:

You must see the new Brad Pitt’s movie; it’s fantastic.

We really must get together sometime.

استفاده پنجم فعل کمکی مُدال Must (ساختار منفی): نهی کردن

 Modal Auxiliary Must, Concept 5 (negative Must): Prohibition = Can’t

با این ساختار می توان کسی را از انجام کاری نهی کرد. برای نهی کردن می توان از Can’t نیز استفاده کرد. به مثال ها توجه کنید:

 

You mustn’t park here.

You can’t drive without a driver’s license!

You mustn’t take the tablet after a meal.

کاربرد های must، mustn’t و needn’t

  ‘You must do something’ = it is necessary that you do it

باید کاری را انجام دهید = لازم است که آن را انجام دهید.

مثال:

چیزی که بهت گفتم رو به هیچکس نگو. باید مثل یک راز پیش خودت نگهش داری.   Don’t tell anybody what I said. You must keep it a secret
وقت زیادی نداریم. باید عجله کنیم.   We haven’t got much time. We must hurry

  ‘You mustn’t do something’ = it is necessary that you do not do it (so don’t do it

نباید کاری را انجام بدهید = لازم است که آن را انجام ندهید.

مثال:

باید مثل یک راز نگهش داری. نباید به کسی بگی.   You must keep it a secret. You mustn’t tell anybody else. (= don’t tell anybody else)
مهمه که کسی صدای ما رو نشنوه. نباید هیچ صدایی در بیاریم.   Nobody must hear us. We mustn’t make any noise

 You needn’t do something’ = it is not necessary that you do it, you don’t need to do it

نیازی نیست کاری را انجام دهید = لازم نیست انجامش بدین.

مثال:

میتونی باهامون بیای ولی لازم نیست بیای اگر خودت نمیخوای.  You can come with me if you like but you needn’t come if you don’t want to. (= you don’t need to come)
وقت زیادی داریم. نیازی نیست عجله کنیم.   (We’ve got plenty of time. We needn’t hurry. (= it is not necessary to hurry

به جای فعل needn’t میتونیم از عبارت don’t/doesn’t need to استفاده کنیم:

نیازی نیست عجله کنیم.   We needn’t hurry. or We don’t need to hurry
کاربرد های must، mustn’t و needn’t

 

دقت کنید که میگوییم don’t need to ولی می گوییم needn’t do (بدون to)

افعال needn’t و don’t need to مشابه فعل don’t have to هستند:

زمان زیادی داریم. نیازی نیست عجله کنیم.   We’ve got plenty of time. We don’t have to hurry

کاربرد عبارت (needn’t have done)

به این مثال توجه کنید:

فکر کنم می خواد بارون بیاد. با خودم چتر میبرم. I think it’s going to rain. I’ll take the umbrella
نیازی نبود با خودم چتر بیارم. I needn’t have brought the umbrella
جورج باید میرفت بیرون. فکر کرد میخواد بارون بیاد پس تصمیم گرفت که با خودش چتر ببره. اما بارون نیومد پس چتر ضروری نبود. نیازی نبود با خودش چتر ببره.   George had to go out. He thought it was going to rain, so he decided to take the umbrella. But it didn’t rain, so the umbrella was not necessary. So:He needn’t have taken the umbrella
نیازی نبود با خودش چتر ببره = یعنی چتر رو با خودش برد ولی این کار ضروری نبود. البته، وقتی که میرفت بیرون اینو نمیدونست.   ‘He needn’t have taken the umbrella’ = He took the umbrella but this was not necessary. Of course, he didn’t know this when he went out

 

مقایسه افعال (needn’t do) و (needn’t have done):

مثال:

اون پیراهن کثیف نیست. نیازی نیست بشوریش.   That shirt isn’t dirty. You needn’t wash it
چرا اون پیراهن رو شستی؟ کثیف نبود. نیازی نبود بشوریش. Why did you wash that shirt? It wasn’t dirty. You needn’t have washed it

تفاوت بین (didn’t need to) و (needn’t have done):

  I didn’t need to … = it was not necessary for me to… (and I knew this at the time)

نیازی نبود که …. = لازم نبود انجامش بدم (و اون زمان اینو میدونستم)

مثال:

نیازی نبود زود از خواب بیدار بشم، پس این کارو نکردم.   I didn’t need to get up early, so I didn’t
نیازی نبود زود از خواب بیدار بشم، اما صبح دل انگیزی بود، پس بیدار شدم.   I didn’t need to get up early, but it was a lovely morning, so I did

  ‘I needn’t have (done) something’ = I did something but now I know that it was not necessary

نیازی نبود انجامش بدم = کاری رو انجام دادم اما الان فهمیدم که لازم نبوده انجامش بدم.

زود بیدار شدم چون باید آماده میشدم که برم بیرون. ولی در واقع آماده شدنم زیاد طول نکشید. پس نیازی نبود که زود از خواب بیدار بشم. میتونستم بیشتر تو رختخوابم بمونم.   I got up very early because I had to get ready to go away. But in fact, it didn’t take me long to get ready. So, I needn’t have gotten up so early. I could have stayed in bed longer

امیدوارم مقاله کاربرد های must، mustn’t و needn’t برای شما عزیزان مفید واقع شود .

4 دیدگاه

به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.

دیدگاهتان را بنویسید

اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی
ارسال به ایمیل
https://englisheasy4you.com/?p=4827

برای مشاهده خریدهای خود باید وارد حساب کاربری خود شوید